نگاهی به یک معضل اجتماعی در بوشهر؛
به نوشته ی عطیه دریابیگی: اکثر
ما زمانی که با کودکان کار و خیابانی در شهر روبه رو می شویم، حسی دوگانه
ای نسبت به آنها داریم، از یک سو دلمان نمی خواهد دستی که به سمت مان دراز
کردند را خالی برگردانیم و از طرفی هم می دانیم کمک ما موجب رونق این اتفاق
نامطلوب اجتماعی و تشویق افراد برای روی آوردن به آن می شود. در واقع کمک
های بی هدف در کوچه و خیابان، اغلب موجب توسعه چرخه کار کودکان کار می شود
.
پدیده کودکان کار و خیابانی یکی از معضلات مهم اکثر شهرهای بزرگ است. نارسایی نهاد های اجتماعی مثل خانواده و مدرسه، فقر اقتصادی خانواده ها و ناتوانی آنها در تطبیق دادن خود با شیوه ی زندگی در شهرهای بزرگ، نبود نظارت کافی از سوی سازمان های مسئول و الگوهای نادرست رفتاری بین شهروندان و کودکان خیابانی، همه دست به دست هم داده اند تا پدیده کودکان خیابانی (که عمدتا کودکان کار درخیابان هستند)، یکی از معضلات اساسی به ویژه در شهرهای بزرگ باشد.
کودکان کار، کودکانی هستند که در سنین پایین در کارگاه ها، کارخانه ها و یا خیابان ها کار می کنند و از آموزش دور می مانند. کودکان خیابانی هم کودکانی هستند که خیابان محل زندگی، کسب درآمد و اقامت آنان است، که البته این دو در خیلی از جهات هم پوشانی دارند. این کودکان پیش از رسیدن به سن قانونی کار ناگزیر وارد بازار کار می شوند و کار زود رس آنها مانع رشد طبیعی اجتماعی، روانی و جسمانی آنها شده است.
کودکان کار، یکی از مظلوم ترین گروههای آسیب پذیر جامعه هستند. مرکز آمار ایران از سال 85 آمار کودکان کار را یک میلیون و 700 هزار نفر اعلام کرده، برخی معتقدند این آمار در حال حاضر بیشتر شده است.
براساس آمارهای بهزیستی، 75 درصد کودکان کار و خیابانی سرپرست دارند، 30درصد از آنها به مدرسه نمی روند، 31درصد، شش تا 11 سال دارند و 9درصد آنها زیر شش سال دارند. 60درصد این کودکان نان آور خانواده هستند که نشان از تنگدستی خانواده هاست.
با توجه به آمار، 90درصد از کودکان کار دارای خانواده هستند، تصور اینکه آنان از سوی باندهای مافیایی سازماندهی شده باشند اشتباه است. علت اصلی وجود کودکان کار درایران فقر است و درصد کمی از آنها مورد سو استفاده باندهای مافیایی قرار می گیرند.
آنچه با آن روبرو هستیم پدیده کودکان خیابانی است که دارای خانه و خانواده هستند ولی بیشتر وقت خود صرف کار و یا پرسه زنی در خیابان های شهر می کنند. برخی از این کودکان تحت تاثیر فشارهای طاقت فرسای اقتصادی هستند و به میل خود برای کمک به خانواده و برخی نیز تحت تاثیر اجبار والدین و بزرگ ترها به کار کردن درخیابان روی می آورند. در واقع با محرومیت از تحصیل به اشتغال در مشاغل کاذب داوطلب می شوند.
کار کودکان جنبه های منفی اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی در بردارد. این کار مانع افزایش جدی مهارتها آموزش و دانش می شود، بهره وری افت می کند، درآمدهای بیمه اجتماعی کاهش پیدا می کند، صدمه های جانی و مالی بالا می رود، انواع آسیب های اجتماعی شامل سو استفاده جنسی، اعتیاد، خرده فروشی مواد مخدر، بزهکاری کودکان و نوجوانان افزایش پیدا می کند، مهاجرت به مراکز استان ها نیز بیشتر می شود. وجود معضل کودکان کار و خیابانی، فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر می کند و فقر و تهیدستی را افزایش می دهد. در نتیجه سلامت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه به مخاطره می افتد و مانع پیشرفت و توسعه آن می شود.
متاسفانه کودکان کار دچار بلوغ زودرس بوده و زودتر از سایرین با مسائل جنسی مواجه می شوند که این زمینه ساز ورود انواع آسیب های جنسی است. با توجه به نتیجه پژوهش «سنجش رفتارهای پر خطر در کودکان کار و خیابان در ایران» که توسط «سازمان بهزیستی» انجام شده است، کودکان از سنین پایین با روابط جنسی آشنا میشوند، به گونه ای که میانگین سن شروع روابط جنسی در دختران 5/12و در پسران 7/13 سال است و در مجموع، ٢١ درصد این کودکان رابطه جنسی را تجربه کردهاند.
هم چنین طبق آمار وزارت بهداشت، تعداد کودکان کار مبتلا به ایدز دو برابر زنان خیابانی مبتلا به ایدز است. گزارش مرکز تحقیقات ایدز که در نمونه اخیرش با مطالعه ای که روی یک هزار کودک کار در تهران صورت داده، دریافته «بیشترین میزان شیوع ایدز در کودکان کار و خیابان بین سنین 10 تا 18 سال است و بیشترین راه ابتلا در بین این کودکان، تجاوز جنسی هم بین دختران و هم بین پسران بوده است».
در خصوص این آمار انبوه سؤالات بی پاسخ وجود دارد که اگر قرار باشد پرسیده شوند از بهزیستی و دیگر نهادهای حمایتی گرفته تا ناجا و دیگر نهادهای قانونی هم چون شهرداری، وزارت کار، وزارت بهداشت و... همه باید پاسخگو باشند و البته هیچ یک جوابی برای آنها ندارند.
تبعات مشکلات کودکان کار محدود به خودشان نیست، به کل جامعه آسیب می زند و نهایتا همه این مشکلات گریبان دولت را می گیرد اما مسئولین متوجه نیستند، به همین علت بیشتر فعالیت های صورت گرفته برای مقابله با این پدیده اجتماعی، از سوی سازمان های مردم نهاد بوده است. چه کسی گفته است مشکلات اجتماعی را مردم باید حل کنند و از حیطه ی وظایف مسئولان خارج است؟ چرا مردم می بینند و مسئولین نه! خیلی ها می گویند مشکل اصلی نبود قانون نیست بلکه در اجرای قانون اشکال وجود دارد. به بیان دیگر نبود برنامه راهبردی و استراتژیک درباره کودکان کار که یکی از موضوعات چالش برانگیز در ایران است. حل مساله کودکان کار، یک اراده جمعی را میطلبد که بدون وجود قوانین و دولتی معتقد به لغو کار کودکان، ممکن نیست.
چه در تهران و چه در سایر شهرستان ها مردم خود برای کمک به کودکان کار و خیابانی چاره اندیشیدند. جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع) بیش از یک دهه است که در زمینه معضلات اجتماعی مشغول به فعالیت است و دارای دفاتر در شهرهای مختلف می باشد. نمایندگی جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع) بوشهر از سال گذشته فعالیتش را آغاز کرده و اولویت آن حمایت های تحصیلی و آموزشی از کودکان کار و بدسرپرست است.
این سازمان مردم نهاد در محلی تحت عنوان خانه ایرانی کودکان کار، اعتیاد و سایر کودکان آسیب دیده و در معرض آسیب، خدمات مختلفی از اعم خدمات آموزشی، هنری، ورزشی، مشاوره ای، مددکاری و… ارائه می کند. از مجموع کلاس های هنری در حال برگزاری در خانه ایرانی بوشهر دوره آموزشی و کلاس عکاسی است.
مهرماه امسال یک نمایشگاه به مناسبت روز جهانی کودک در عمارت امیریه بوشهر برگزار شد که عکس های گرفته شده توسط کودکان کار در آن به نمایش گذاشته شد. مسلما برگزاری چنین نمایشگاه هایی می تواند وجود این کودکان را به مسئولین یادآوری کند.
در تابستان نیز این جمعیت طرح برآورده کردن آرزوهای کودکان کار در بوشهر را اجرا کرد. این مراسم یادآور رفتار پدرانه و مسئولانه امام علی (ع) در قبال محرومان اجتماع و به خصوص کودکان بی پناه بود.
مهدی طارمی، بازیکن صاحب نام فوتبال، نیز قسمتی از دستمزدش را به کودکان کار بوشهر تقدیم کرد.
همانطور که در بالا ذکر شد، اغلب اقداماتی که در بوشهر صورت گرفته برخاسته از حرکت های مردمی بوده و مسئولین استانی تلاش چندانی در این باره نداشتند تنها در یک مورد اقدام صورت گرفته است، آن هم بیان آمار کودکان کار در شهر بوشهر و نه در استان. عبدالله چیکانی، رییس اداره بهزیستی بوشهر به مناسبت هفته بهزیستی اعلام کرده است هم اکنون 102 کودک کار در این شهرستان شناسایی شده اند که از این تعداد 60 کودک اتباع خارجی و 42 کودک ایرانی هستند. او در ادامه گفت: بهزیستی شهرستان با همت خیرین به کودکان کار خدمات پزشکی، دندانپزشکی و ورزشی ارائه می کند.
تنها 11 نفر از کودکان کار در شهرستان بوشهر ساماندهی شده اند. متاسفانه این آمار اصلا رضایت بخش نیست. پیگیری و بررسی اوضاع 102 کودک کار دشواری نیست و هزینه ی زیادی نمی برد. هر چند همین تعداد هم برای این شهر زیاد است، اما حالا که می شود کاری کرد چرا اقدامی صورت نمی گیرد؟
یادمان باشد کودکان کار هم مثل دیگر بچهها، حق بازی و شادی دارند. کار کودک، بازی است و ما باید آن را به کودکان برگردانیم.
================
تصاویر تزیینی می باشد
- ۹۴/۱۰/۳۰